سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، بنده مؤمنِ درویشِ آزرمگین و عیالوارخود را دوست دارد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----313261---
بازدید امروز: ----198-----
بازدید دیروز: ----11-----
یاسی - زینب کبری س
 
 
  • درباره من
  • لوگوی وبلاگ
    یاسی - زینب کبری س

  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
  • آوای آشنا
  • فضائل ومناقب حضرت زینب ?
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:18 عصر

    فضائل  ومناقب حضرت زینب ?

    ?عفت وپاکدامنی

    عفت و پاکدامنى، برازنده‏ ترین زینت زنان، و گران قیمت‏ ترین گوهر براى آنان است. زینب علیهاالسلام درس عفت را به خوبى در مکتب پدر آموخت، آن جا که فرمود:«ما المجاهد الشهید فى سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف یکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکة(11)؛ مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسى نیست که قدرت دارد اما عفت مى‏ورزد،- یعنی قدرت انجام گناه را دارد ولی از آن دوری می کند- نزدیک است که انسان عفیف فرشته‏اى از فرشتگان باشد.»

    زینب کبرى عفت ‏خویش را حتى در سخت‏ ترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت ‏بر عفت ‏خویش پاى مى‏فشرد. مورخین نوشته‏اند: « وهى تستر وجهها بکفها، لان قناعها قد اخذ منها (12)؛ او صورت خود را با دستش مى‏پوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود.»

    شاعر عرب به همین قضیه اشاره کرده و مى‏گوید:

    ورثت زینب من امها

    کل الذى جرى علیها وصار

    زادت ابنة على امها

    تهدى من دارها الى شر دار

    تستر بالیمنى وجهها فان

    اعوزها الستر تمد الیسار

    «زینب تمامى آن چه را بر مادر گذشت به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافه‏اى برداشت که از خانه‏اش به بد ترین خانه حرکت کرد (به اسارت رفت).

    صورت را[در اسارت] با دست راست مى‏پوشاند و اگر نیاز می شد،از دست چپ هم بهره مى‏برد. »

    و آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مى‏آورد که « ا من العدل یا ابن الطلقاء تحذیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ‏ستورهن و ابدیت وجوههن (13)؛ اى پسر آزاد شده‏هاى[جدمان پیامبراسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟  نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشکار ساختى.»


        نظرات دیگران ( )

  • فضایل ومناقب حضرت زینب ?
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:17 عصر

    فضایل ومناقب حضرت زینب ?

    ?ولایت مداری

    قرآن بدون هیچ قید و شرطى در کنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه وآله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهارعلیهم السلام مى‏دهد.« اطیعواالله واطیعواالرسول واولى الامرمنکم‏» (14)؛ «از خداوند و رسول و اولی الامر اطاعت کنید.»

    زینب علیهاالسلام که حضور هفت معصوم (15) را درک کرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداکارى در راه آن و) ... سر آمد است. او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت:« روحى لروحک الفداء ونفسى لنفسک الوقاء (16)؛[اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد.» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید. زینب علیهاالسلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در کربلا به عرصه ظهور رساند.

    از یک سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یادآورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد. از جمله در خطبه شهر کوفه فرمود:« وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوة ومعدن الرسالة وسید شباب اهل الجنة (17)؛ لکه ننگ کشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟»

    و همچنین در مجلس ابن زیاد (18)، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود.

    از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت ‏بود؛ چه در دوران امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام حتى در لحظه‏اى که خیمه گاه را آتش زدند، یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: اى یادگار گذشتگان ... خیمه‏ها را آتش زدند ما چه کنیم؟ فرمود:«علیکن بالفرار؛ فرار کنید.»  (19)

    از این مهمتر در چند مورد، زینب علیهاالسلام از جان امام سجاد علیه السلام دفاع کرد و تا پاى جان از او حمایت نمود.

    الف- در روز عاشورا؛ هنگامى که امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست ‏یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد. زینب با سرعت ‏حرکت کرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او کشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع مى‏گردد. (20)

    ب- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه‏ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیهاالسلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمى‏گذارم جان زین العابدین در خطر افتد. اگر مى‏خواهید او را بکشید، اول مرا بکشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر کرد. (21)

    ج- زمانى که ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر کرد، زینب علیهاالسلام آن حضرت را در آغوش کشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است. دست از کشتن خاندان ما بردار. و ادامه داد:« والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه؛ به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم کرد؛ اگر مى‏خواهى او را بکشى مرا نیز با او بکش.»  

    ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، که دوست دارد من او را با على بن الحسین بکشم. او را واگذارید.

    البته ابن زیاد کوچکتر از آن است که بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلکه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است. اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید زینب علیهاالسلام جان فرزندان خویش را حفظ و آن‏ها را به میدان جنگ اعزام نمى‏کرد. 

    آنکه قلبش از بلا سرشار بود 
    دخت زهرا زینب غمخوار بود
    او ولایت را به دوشش مى‏کشید
    چون امام عصر او بیمار بود
    با طنین خطبه‏هاى حیدرى
    سخت او رسواگر کفار بود


        نظرات دیگران ( )

  • فضائل ومناقب حضرت زینب?
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:16 عصر

    فضائل ومناقب حضرت زینب?

     ایثار

    یکى دیگر از صفات حسنه انسان‏هاى برتر، مقدم داشتن دیگران بر خود است. امام على علیه السلام فرمود:«الایثار اعلى الایمان(26)؛ ایثار، بالاترین درجه ایمان است.» و فرمود:«الایثار اعلى الاحسان(27)؛ ایثار برترین احسان است.»

    زینب مجلله دراین صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است. او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مى‏خرد و در تمام صحنه‏ها، دیگران را بر خود مقدم مى‏دارد. او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمى‏کرد و آن را نیز به کودکان مى‏داد. در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت. امام زین العابدین علیه السلام مى‏فرماید:«انها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام على الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفاً من الخبز فى الیوم واللیلة (28)؛ عمه‏ام زینب[در مدت اسارت]، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مى‏دادند، بین بچه‏ها تقسیم مى‏کرد، چون در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان مى‏دادند.»

    او سختى‏ها و تازیانه‏ها را به جان خود مى‏خرید و نمى‏گذاشت‏ بر بازوى کودکان اصابت کند.

    براى حفظ جان کودکانت در بر دشمن

    به پیش تازیانه بازوى خود را سپر کردم


        نظرات دیگران ( )

  • فضایل ومناقب حضرت زینب
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:16 عصر

    فضایل ومناقب حضرت زینب

    روجیه بخشی

    در مسافرت‏ها و نیز در حوادث تلخ، آن چه بیش از هر چیز براى انسان لازم است، روحیه و دلگرمى است. اگر انسان براى انجام کارهاى مهم و حساس روحیه نداشته باشد، آن کار با موفقیت انجام نشده و به نتیجه نخواهد رسید و چه بسا با شکست نیز مواجه شود. یکى از بارزترین اوصاف زینب علیهاالسلام روحیه بخشى اوست. او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن علیه السلام نقش مهمى را براى تسلاى بازماندگان ایفا کرد. پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوى زینب بیشتر ظهور کرد. او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودى قتلگاه تا کوچه‏هاى تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود.

    نه تنها زینب از دین یاورى کرد
    به همت کاروان را رهبرى کرد
    به دوران اسارت با یتیمان
     نوازش‏ها به مهر مادرى کرد

    او حتى تسلى بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا که مى‏گفت:«لا یجزعنک ما ترى، فوالله ان ذلک لعهد من رسول الله الى جدک وابیک وعمک (22)؛ [اى پسر برادر!] آن چه مى‏بینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد. به خدا سوگند! این عهد رسول خدا با جد، پدر و عمویت است.»


        نظرات دیگران ( )

  • فضائل ومناقب حضرت زینب ?
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:16 عصر

    فضائل ومناقب حضرت زینب ?

     صبر

    یکى از بارزترین اوصاف انسان‏هاى کامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیب‏هاى روزگار و تلخى‏هاى دوران است. قرآن کریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (23) و پاداش‏هاى فراوان آن‏ها را یادآورى نموده است. زینب علیهاالسلام از این جهت در اوج کمال قرار دارد. در زیارتنامه آن حضرت مى‏خوانیم:« لقد عجبت من صبرک ملائکة السماء؛ ملائکه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.» مخصوصا در ماجراى کربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، که صبر از روى او خجل است.

    خدا در مکتب صبر على پرداخت زینب را
     براى کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
    بسان لیلة القدرى که مخفى ماند قدر او
    کسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را ...
    سلام بر تو اى کسى که صبر شد حقیر تو
    ندیده بعد فاطمه جهان زنى نظیر تو

    در مجلس ابن زیاد؛ آن گاه که آن ملعون با نیش زبانش نمک به زخم زینب مى‏پاشد و براى آزردن او مى‏گوید:«کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک(24)؛ کار خدا را با برادر و خانواده‏ات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مى‏خواهد بگوید که دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیهاالسلام در پاسخ درنگ نمى‏کند، با آرامشى که از صبر و رضاى قلبى او حکایت داشت فرمود:« ما رایت الا جمیلا(25) جز زیبایى ندیدم.» ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت مى‏ماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبت‏ها متعجب مى‏شود و قدرت محاجه را از دست مى‏دهد.

    اى زینبى که محنت عالم کشیده‏اى
    غیر از بلا و درد به عالم چه دیده‏اى؟
    یارب زنى و این همه استوارى و علو 
    چون زینب صبور مگر آفریده‏اى؟


        نظرات دیگران ( )

  • فضائل ومناقب حضرت زینب
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:15 عصر

    فضائل ومناقب حضرت زینب ?

    9- شجاعت و شهامت

    از صفات بارز پروا پیشگان این است که خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان کوچک، حقیر و فاقد اثر مى‏باشد. امام على علیه السلام مى‏فرماید:«عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم (29)؛ خالق در جان آنان بزرگ است، پس غیر او در چشمشان کوچک مى‏باشد.»

    سّر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است. زینب که خود چنین دیدى دارد، و در خانواده شجاع تربیت ‏شده است، از شجاعت ‏حیدرى بهره ‏مند است. او به« لبوة الهاشمیة (30)؛ شیر زن هاشمى‏» لقب گرفته است و چون مردان بر سر دشمن فریاد مى‏زند، توبیخشان مى‏کند، تحقیرشان مى‏کند، و از کسى هراسى به دل ندارد. او از برق شمشیر خون چکان آدمکشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنى، در میان آن همه شمشیر و آن همه کشته فریاد مى‏زند که آیا در میان شما یک مسلمان نیست؟ در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشه‏اى مى‏نشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مى‏کند، او را «فاسق‏» و«فاجر» معرفى مى‏کند و مى‏گوید:«الحمدلله الذى اکرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه وآله وطهرنا من الرجس تطهیراً وانما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر وهو غیرنا (31)؛ سپاس خداى را که ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه وآله گرامى داشت، و از پلیدى‏ها پاک نمود. همانا فقط  فاسق رسوا مى‏شود، و بدکار دروغ مى‏گوید، و او غیر ما مى‏باشد.»

    و همچنین در مقابل یزید و دهن کجى‏ها و بد زبانى‏هاى او، شجاعت ‏حیدرى را به نمایش گذارده، چنین مى‏گوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتک انى لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک (32)؛ اگر فشارهاى روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته[بدان که] قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ مى‏دانم.»

    صداى زنده على به صوت دلپذیر تو
     اسیر شام بودى و یزید شد اسیر تو


        نظرات دیگران ( )

  • سکوت سبز
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:14 عصر


    آنگاه که خورشید سر بر دوش کوه می نهد و می آرامد ؛

    برگ های سبز بر روی هم می لغزند و در سکوتی سبز لبخند می زنند ؛

    و چشمه ای آرام و بی صدا ، آهسته می جوشد ؛

    او ،

    همان سپیده صبح ،

    همان طلیعه آبی ،

    با قامتی استوار ، با عزمی راسخ ،

    و با روحی عظیم ،

    تمام کوچه های پر پیچ و خم شب را ، در می نوردد و گاه ،

    " تجدید حیات پدری " و

    " التیام زخم کهنه عشقی " و

    " ترمیم دل شکسته مهربان مادری "  ،

    است که همیشه در آسمان زندگی اش می درخشد .

    از تبار بزرگ زن تاریخ است .

    انگار ، که آگاه به تمام غصه های زمین است .

    پشت پنجره هایی که رو به غروبند ،

    هر سحر ،

    در طلوع نگاه " آذر " گونه ی خورشید ؛

    " نسرین " را آرام ، هجا می کند ؛

    " با خطبه ای از عشق ."

    و " ترنمی که در صدایش موج می زند "

    تمام غصه های سنگین از بار غم را می شکند.

    " و صدای گامهایش ،

    که در پناه نگاه مهتابی ماه ، به گوش باغ می رسد ."

    تو را . و اندیشه ات را ؛

    می برد به " ابدی ترین صفحه تاریخ ."

    به " برگ عشق و خون ."

    به نام زینب (س).

    او که در هر برهوتی خونین ،

    اشک می بارد ؛

    آه می سراید ؛

    و با طنین " شیوا " و حزین صحبتش ،

    زمین و زمان را ،

    " بر هر آنچه که بر برادر گذشته " ، زنده نگاه میدارد .

    بر پیکره شبهایی که از کسالت گنگند ؛

    ناله ای از پیچک خمیده به دیوار بر می خیزد .

    لبخند است . و او ، نبض زمان را می گیرد و می بیند ،

    که در میلاد سرورش چه با شتاب می تپد .

    و " خدای را می ستاییم ، چون تو را برای زمین آفرید ."

    " زینب " ،

    " تو ، از کجاوه ی  بلند ماه ، والاتری "

    و از " ترجمه ی عمیق عشق ، برتر . "

    با کدامین لغزش قلم می توان تفسیرت کرد . " ای بلندای نورانی " .

    و ما غرق در دردهایی که همیشه می سوزاندمان ،

    تو را در لحظه هایمان می کاویم .

    "ای همیشه نام تو بر جهان تابان " ،

    صدای زنگ " کاروان " توست ، که می لرزاندمان .

    دست به استغاثه برداشته ایم و می شنویم ،

    صدای گام های خودمانی تری را ، که از روحمان ، به خودمان ، آشناتر است .

    و" پرستار " همان ترجمه عشق ، هجای نور و تندیس الفت و انس .

    که روحی پرستاره دارد و دلی سر ریز از باران ستاره .

    همیشه با غربت و غریبی نا آشناست .

    چون همیشه زینب ( س) را دارد .

    و تو ،

    همیشه بر پلکانی از نور ،

    در فراسوی افق ، پرستار را نظاره می کنی . تا ابد . تا آنجا که همیشه نور است و روشنی .

    « بتول جعفری  »


        نظرات دیگران ( )

  • فضائل ومناقب حضرت زینب ?
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:14 عصر

    فضائل ومناقب حضرت زینب ?

     فصاحت و بلاغت

    هر خطیبى بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتى، باید بارها تمرین عملى انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانى و جسمانى کاملا آماده باشد تا بتواند خطبه‏اى فصیح و بلیغ ادا کند. و مستمعین باید با او هماهنگ باشند والا یاراى سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به این که فصیح و بلیغ بگوید.

    زینب بدون آن که دوره دیده و یا تمرین خطابه کرده باشد و در حال تشنگى، گرسنگى، خستگى اسارت، و از نظر روانى داغ دار، آواره و تحقیر شده با کسانى سخن مى‏گوید که نه تنها با او هماهنگ نیستند بلکه حتى سنگ و خاکروبه بر سر او ریخته‏اند، با این حال صداى زینب بلند مى‏شود که:«اى مردم کوفه! اى نیرنگ بازان و بى وفایان . . .» سخنان زینب علیهاالسلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صداى گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.

    خزیم اسدى مى‏گوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنى را که سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنران ‏تر از او ندیدم، گویى زینب از زبان على علیه السلام سخن مى‏گفت.

    و همو مى‏گوید: پیر مردى را در کنار خود دیدم که بر اثر گریه محاسنش غرق اشک شده بود و مى‏گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوان‏ها و زنان شما نیکوترین زنان هستند. نسل شما بهترین نسلى است که نه خوار مى‏گردد و نه شکست مى‏پذیرد. (33)

    پى‏نوشت‏ها:

    1- شیخ ذبیح الله محلاتى، ریاحین الشریعة، (تهران، دارالکتب الاسلامیة) ج‏3، ص‏46.

    2- همان، ج‏3، ص‏210.

    3- همان، ج‏3، ص‏39.

    4- بقره/31- 32.

    5- کهف/65.

    6- شیخ عباس قمى، منتهى الآمال،(تهران، علمیه اسلامیه، چاپ قدیم،1331 ه . ش) ج‏1، ص‏298.

    7- ذاریات/56.

    8- محمد بن جریرطبرى، تاریخ طبرى، ج‏6، ص‏238.

    9- ریاحین الشریعه، ج‏3، ص‏62.

    10- همان، ص 61- 62.

    11- نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 466.

    12- جزائرى، الخصائص الزینبیه، ص‏345.

    13- محمد باقر مجلسى، بحارالانوار،(بیروت، داراحیاء التراث العربى)، ج‏45، ص‏134.

    14- نساء/59.

    15- پیامبراکرم صلى الله علیه و آله، على علیه السلام، فاطمه علیهاالسلام، امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام .

    16- الکوکب الدرى، ج‏1، ص‏196.

    17- بحارالانوار، ج‏45، صص‏110- 111.

    18- همان، ج‏45، ص‏133.

    19- همان، ج‏45، ص‏58، ومعالى السبطین، ج‏2، ص‏88 .

    20- بحارالانوار، ج‏45، ص‏46.

    21- همان، ج‏45، ص‏61 .

    22- همان، ج‏45، ص‏179.

    23- مثل بقره/155 و . . .

    24- بحارالانوار، ج‏45، صص‏115- 116.

    25- همان، ص‏116.

    26- میزان الحکمة، ج‏1، ص‏4.

    27- همان.

    28- ریاحین الشریعة، ج‏3، ص‏62.

    29- نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 182.

    30- زیارت نامه حضرت زینب علیهاالسلام .

    31- بحارالانوار، ج‏45، صص‏154- ‏115.

    32- همان، ص‏134.

    33- همان، ج‏45، صص‏ 108 و110 .


        نظرات دیگران ( )

  • اختر تابان عرفان
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:13 عصر

    هوالمحبوب

    اختر تابان عرفان


    گوهر رخشان ایمان زینب(ع) است

    اختر تابان عرفان زینب(ع) است

     

    قطر‌ه‌ای کوثر ز آب رحمتش

    بردباری شرمگین از همتّش

     

    کیست زینب محرم بزم حضور

    روی او تفسیری از «الله نور1»

     

    چون به ‌‌دنیا آمد آن فرخنده زن

    شد به گیتی نور حق پرتو فکن

     

    خانه زاد وحی حق تا رخ گشود

       آبروی آفرینش را فزود

     

    زینب آن پرورده دامان عشق

    نام او سر لوحه دیوان عشق

     

    جان او از عشق حق افروخته

    وز شرار عشق، جانش سوخته

     

    عقل گشته مات از ایثار او

    عشق سرگردان شده در کار او

     

    مرد و زن خدمتگزار درگهش

    توتیای چشم جان، خاک رهش

     

    زینب آن دردانه آل رسول

    دختر والای زهرای بتول

     

    بود از آغاز همگام حسین

    نقش بر لوح دلش نام حسین

     

    بسته پیمان با خدا روز الست

    تا به راهش بگذرد از هر چه هست

     

    صبر را بخشیده معنایی شگرف

      وصف صبر او برون از حدّ حرف

     

    از قیام روز عاشورا حسین

    کرد دین را زنده در دنیا حسین

     

    شد قیام او به عالم بی قرین

    بود چون زینب در آن نقش آفرین

     

    گر نبودی نقش او در این قیام

    بود این نهضت قیامی ناتمام

     

    کیست زینب آن که در کرب ‌بلا

    شد خجل از صبر او کرب وبلا 2

     

    رنج پیش او سپر انداخته

    درد و محنت رنگ پیشش باخته

     

    روز عاشورا به او چشم امید

    دوختند از پیرو برنا هر شهید

     

    جسم فرزندان او بر روی خاک

    اوفتاده قطعه قطعه، چاک چاک

     

    او حسینی بود و پروایی نداشت

    جز خدا در خاطرش جایی نداشت

     

    از برادر لحظه‌ای غافل نبود

    هیچ مشکل پیش او مشکل نبود

     

    شعله‌ها از عشق عالم سوز داشت

    آتشی در جان، جهان افروز داشت

     

    در حریم قدس، محرم زینب است

    معنی عشق مجسّم زینب است

     

    آفرین بر صبر طاقت سوز او

    و آن تجلّی‌های جان افروز او

     

    داشت بار این رسالت چون به دوش

    بیشتر از پیشتر شد سخت کوش

     

    با اسیران صبحدم تا شام رفت

    گاه در کوفه گهی در شام رفت

     

    داشت در راه سفر آن پاک جان

    از سر پاک شهیدان سایبان

     

    چون به شهر شام زینب گام زد

    آتشی از خطبه‌اش در شام زد

     

    غنچه لب چون که زینب باز کرد

    در فصاحت چون علی(ع) اعجاز کرد

     

    از بیان گرم آن شیرین سخن

    شد چو شب در شام، روز اهرمن

     

    جاودان ساز مُحرّم با پیام

    زینب است آری الی یوم القیام 3

     

    یا رب از عشقش دل ما زنده کن

    همچو خورشید فلک تابنده کن

     

    "غلامرضا قدسی"

    پی‌نوشت‌ها:

    1- الله نور... . اشاره است به آیه مبارکه: الله نور السموات و الارض؛ «خداوند متعال نور و روشنایی آسمان‌ها و زمین است». (آیه 37 سوره نور)

    2- کرب و بلا: اندوه و مصیبت و سختی و آزمایش.

    3- للی یوم القیامة: تا روز قیامت ، تا روز رستاخیز.


        نظرات دیگران ( )

  • اى فرات
    نویسنده: یاسی چهارشنبه 87/1/21 ساعت 11:12 عصر

    اى فرات
    اى آب ! تو بى ادب نبودى

    تو، خود مگر از عرب نبودى ؟

    رسم عرب است و، کیش تازى

    در بادیه (319) میهمان نوازى

    این رسم ، تو در میان نهادى

    خود، آب به میهمان ندادى ؟

    چندان ، همه رنج راه بردند

    در بادیه ، تشنه کام مردند

    آن ها، همه تشنه رفته در خواب

    وز حله (320) به کوفه ، مى رود آب

    از کرده نگشته اى پشیمان

    اى سخت کمان سست پیمان !

    مهمان تو، تشنه کام و بى آب

    این بود وفاى عهد احباب (321)

    گر (داورى )، از عطش بمیرد

    هرگز، کفى از تو برنگیرد

    لب تشنه ، به خاک و خون نشستن

    بهتر که ز سفله ، آب جستن (322)


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   16   17      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • دلنوشته های یک مستبصر
    کلیپ بسیار زیبایی از خواب مختار راجب به امام حسن
    ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با بیش از ??? عنوان م
    السلام علیک یا ام المصائب یا زینب کبری سلام الله علیها
    ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    مجموعه مداحی ویژه محرم 88با بیش از 15000لینک مداحی از
    دانلود روضه ونوحه ودعا ویژه شهادت حضرت علی علیه السلام
    ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام وشب های قدر
    ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با بیش از ??? عنوان م
    مجموعه کاملی از مناجات سخنرانی ادعیه و نرم افزار موبایل ویژه ماه
    [عناوین آرشیوشده]