راه باز شدن چشم بصیرت!
آثار ذکر در سازندگى روحى و اخلاقى - قسمت دوم
اشاره<\/h2>
ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنهاست.
یکى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسىترین راههاى سیر و سلوک، ذکر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق.
ذکر خدا ارتباط معنوى عبد سالک با رب مالک است و این انسان است که نباید خود را وقف زندگى مادى کند و مقصد را در خود و دنیاى خود محدود سازد، بلکه باید خود را براى سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا کند.
ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجابآور و با شکوهى دارد که هریک از آنها در سازندگى روحى و اخلاقى انسان تإثیر به سزایى دارد. عمدهترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:
آنچه گذشت:
4. خشیت و ترس از خدا<\/h2>
از جمله آثار یاد خدا براى مومنان، خداترسى و خشیت مىباشد. قرآن در این زمینه مىفرماید: «انما المومنون الذین اذا ذکر الله و جلت قلوبهم.... [1] تنها مومنان هستند که هرگاه یادخدا به میان آید، دلهایشان ترسان شود». که این ترس از درک عظمت و علم ایشان سرچشمه مىگیرد؛ لذا خداوند در قرآن تنها عالمان را متصف به خشیت مىداند و در سایه خشیت از خداوند است که انسان از ارتکاب معاصى اجتناب مىورزد.
ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و اندیشه مىشود
5. بصیرت یافتن و شناخت شیطان
یکى از عوامل اصلى سقوط انسان و سیهروزى او، افتادن به دامهاى ناپیداى شیطان است و ذکر حق به انسان بصیرتى مىدهد که وسوسههاى پنهان و دامهاى ناپیداى شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون. [2] اهل تقوا آن هنگام که دچار وسوسه گروهى از شیاطین شوند به یاد خدا مىافتند و در آن وقت است که بینا مىگردند».
اى بندگان من که با ارتکاب گناه بر خود زیادهروى نمودید از رحمت خدا نومید نباشید
6. بخشش گناهان<\/h2>
از آثار و ثمرات اخروى یاد خداوند، مغفرت الهى مىباشد که شامل حال یادکنندگان خدا مىگردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. قرآن مجید در این باره مىفرماید: «... و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعد الله لهم مغفره و اجرا عظیما. [3] مردان و زنانى که بسیار یاد خدا کنند، خداى متعال براى آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است».
انسان مومن بر اثر لغزش هایى که در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانى به سر مى برد و دائم به دنبال انجام کارهایى است که باعث آمرزش گناهان وى گردد، از طرفى خداى غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روى بندگان خود گشوده و فرموده است: «قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا...[4] بگو اى بندگان من که با ارتکاب گناهان بر خود زیاده روى نمودید از رحمت خداوند نومید نباشید؛ زیرا خداوند متعال جمیع گناهان را مىآمرزد».
از طرف دیگر؛ خداوند کارها و راههاى متعددى را براى آمرزش بندگان قرار داده است و هرکس با وسیله اى مىتواند براى خود آمرزش طلب کند و از آن جمله است ذکر بسیار خداى متعال.
تنها مومنان هستند که هرگاه یادخدا به میان آید، دلهایشان ترسان شود
7. حکمت و علم<\/h2>
یکى دیگر از ثمرات ذکر، پختگى عقل و کمال و حکمت است. ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و اندیشه مىشود. جان فرد شایستگى این را پیدا مىکند که منعکس کننده حقایق غیبى در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند. این حقیقت را امیرالمومنین علیه السلام صریحا بیان نموده و بزرگانى هم آن را تجربه کردهاند. شیخ الرئیس ابن سینا و صدرالمتإلهین تصریح دارند که گاه در یک مسإله علمى و فلسفى به بنبست رسیده و قادر به حل آن نبودهاند و به ذکر و نماز پرداخته اند و مطلب برایشان آشکار شده است.
حضرت على علیه السلام مىفرماید: «...و ما برح لله - عزت آلاوه- فى البرهه بعد البرهه و فى ازمان الفترات عباد ناجاهم فى فکرهم و کلمهم فى ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظه فى الابصار و الاسماع و الافئده...». [5] و همواره براى خداى تعالى -که نعمتهایش بزرگ است - در هر برههاى بعد از برهه دیگر و در دورانهاى نبودن پیامبران و سستى دین، بندگانى بودهاند که خداوند در اندیشههایشان با آنان راز گفته و در عقلهایشان با آنان سخن مى گفته است. اینان چراغ هدایت را به روشنایى بیدارى در دیده ها و گوشها و دلها افروختند...».
آنچه در شمارههای آتی خواهید خواند:
قسمت سوم- آثار ذکر در سازندگى روحى و اخلاقى: 8. باطن بینى - 9. افزایش هدایت - 10. عدم از خودبیگانگى - 11. مقبولیت وپذیرش
قسمت چهارم- آثار ذکر در سازندگى روحى و اخلاقى: 12. کنترل قواى فکرى - 13. زدودن غم و اندوه - 14. نجات از غفلت
1. انفال، 2. - 2. اعراف، 201. - 3. احزاب، 35. - 4. زمر، 53. - 5. نهجالبلاغه: خطبه 222 / 3 و 4.