کلیات الگوى زندگانى حضرت زینب علیهاالسلام
مقدمه
شناسایى شخصیت تاریخى حضرت زینب علیهاالسلام
عوامل مؤثر براى تحلیل و برنامه
عوامل درون زا
عوامل برون زا
محور ارتباط و موضع گیرى حضرت زینب علیهاالسلام
نتیجه
مقدمه
شناسایى و تحلیل منزلت زنان نمونه صدر اسلام؛ از جمله حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و حضرت زینب علیها السلام برای زنان به صورتهاى مختلف، با هدف الگو سازى مورد توجه قرار گرفته که حاصل آن عمدتا از دو شکل خارج نیست:
1- «ارائه الگوى زن مطلوب»
یا به عبارتى دیگر، تشریح روش زندگى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از کودکى تا نوجوانى و جوانى، با طبقه بندىهاى انتزاعى؛ مانند زندگى فردى، اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى، سیاسى... و توصیه به زنان جوان در تلاش براى تاسى جستن به این بانوى بزرگوار در زندگى.ویژگىها و خصوصیات این شکل از الگو سازى عبارتند از:
الف: توجه به رفتار حضرت در عمل، بدون ملاحظهى ارتباط بین رفتار و عکس العملهاى مختلف.
ب: عدم ملاحظهى حالتهاى روحى، انگیزه، حساسیت و خصوصیات ذهنى مؤثر و مقدم بر رفتار.
ج: عدم توجه به شرایط زمانى موجود و ضرورت پیشنهاد نمونه رفتارى با ملاحظه شرایط زمانى و مکانى، براى تغییر در حالتهاى روحى، ذهنى و رفتارى و ملاحظه نسبت بین آنها.
2- «شناسایى مقاطع مختلف زندگى آنان»
شکل دیگر برخورد با خصوصیات زنان نمونه صدر اسلام، شناسایى مقاطع مختلف زندگى آنان و انتخاب برخى خصوصیات ویژه از عملکرد آنان، متناسب با نیازهاى تولید شده در جامعه فعلى مىباشد.مشخصات این شکل از الگو سازى نیز عبارتند از:
الف: پذیرش نیازهاى تولید شده توسط نظام غیر دینى و تلاش در تطبیق دین با آن نیازها.
ب: تعبیر و تفسیر به راى بعضى خصوصیات رفتارى ائمه معصومین، به ویژه بانوان مکرم صدر اسلام علیهم السلام.
ج: جدا دیدن زندگى فردى و اجتماعى، و پذیرش زندگى حضرت زهرا علیهاالسلام براى زندگى فردى و همراهى با افراد غیر متدین در امور اجتماعى.
دیدگاههاى فوق، اگر چه هر دو، پذیرش دین و تولى به ولایت معصومین را دارا هستند، لکن عدم ملاحظه شرایط زمانى و مکانى زن در جهان و در جامعه اسلامى (در دیدگاه اول) یا اصل قرار دادن «شرایط» و تنظیم مدل و تطبیق قواعد اسلامى و خصوصیات زندگى ائمه معصومین علیها السلام؛ (در دیدگاه دوم) نتوانستهاند آن گونه که باید در معرفى بزرگان دینى، به ویژه در الگوسازى براى زنان مسلمان و سایر زنان جهان موفق باشند.
3- دیدگاه سوم،
زنان صدر اسلام را به عنوان الگوى عملى براى جامعه موجود، مطالعه و بررسى مىنماید. توجه به کلیه ابعاد و خصوصیات رفتارى و حاکمیت یک هدف شامل بر کلیه حالات، ذهنیات و رفتارها، از ضرورى ترین مبانى این نگرش مىباشد.نمونههایى از امتیازات نگرش سوم که در ادامه توضیح بیشتر آن ارائه مىگردد عبارتند از:
الف: در نظر گرفتن نقش کلیه ابعاد زندگى حضرت زهرا علیهاالسلام یا حضرت زینب علیهاالسلام که محور اصلى آن توجه به جهت ولایتى بوده و در هیچ زمانى از زندگى آنها محو نشده است.
ب: ملاحظه روش معصومین علیهم السلام که ریشه آن در تکوین و در تاریخ بوده و جریان ولایت آنان بر جامعه امتداد همان ولایت تاریخى است.
ج: ارائه تعریف جدید و توسعه یافته از ولایت و ضرورت تاثیر عبادات فردى و اجتماعى در تغییر الگوى تولید، توزیع و مصرف در جامعه.
شناسایى شخصیت تاریخى حضرت زینب علیهاالسلام
براى شناخت صحیح و کامل زندگى حضرت زهرا، یا حضرت زینب علیها السلام نیاز به یک مدل با شاخصههاى متناسبى مىباشد که بتواند به طور متناسب، کلیه ابعاد زندگى این شخصیتها را ترسیم و تحلیل نماید و از نسبت دادن به این بزرگواران به شکل تخمینى یا با برداشت شخصى و بدون نتیجه براى تغییر وضعیت جامعه، پیشگیرى نماید.
زندگى حضرت زهرا علیهاالسلام به عنوان کامل ترین اسوه، از آن جهت الگو است که ایشان در تمامى زندگى از ولایت پیروى و حمایت کردند. زمانى که جنگ تهاجمى اسلام علیه کفر واقع مىشد ایشان به عنوان بهترین پرستار ایفاى وظیفه مىنمودند. وقتى جنگ حالت تدافعى پیدا مىکرد، ایشان خود را سپر ولى خود حضرت على بن ابى طالب علیه السلام مىنمودند، تا جایى که حتى با وجود حضور حضرت على علیه السلام در خانه، حضرت زهرا علیها السلام پشت در آمدند و تا آخرین رمق، از مقام ولایت زمان خود دفاع نمودند و تمام حیات گرانقدر حضرت زهرا علیهاالسلام صرف حمایت از ولایت گردید. این گونه موضع گیرى براى احقاق حق باید در دستگاه توسعه نفوذ اسلام در برابر کفر بررسى شود و خطبههاى حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرت زینب علیهاالسلام ارزیابى و اثر تاریخى آن ملاحظه گردد که معصومین علیهم السلام در تمامى موضع گیرىهاى خویش، سرپرستى و توسعه تاریخ را بر عهده داشتند.
در این بخش، بعضى از مفاهیمى که در ساختن یک مدل کاربردى براى شناسایى شخصیت حضرت زینب علیها السلام وجود دارد و قابل تعمیم به سایر معصومین علیهم السلام نیز مىباشد، اجمالا بیان مىگردد:
عوامل مؤثر براى تحلیل و برنامه
زندگى حضرت زینب علیهاالسلام منحصر به یک سرى صفات و خصوصیات مطلق و ثابت نیست، اگر چه جهت واحد و هدف شاملى بر کلیه حرکات، رفتار و روحیات حضرت، حاکم است؛ عواملى که مىتواند براى شناسایى شخصیت حضرت محور قرار گیرد، شامل «عوامل درون زا» ، «عوامل برون زا» ، و «سطح موضع گیرى نسبت به نیازها» است.
عوامل درون زا
«بى نیازى و استغنا» در عالى ترین سطح، موجب پیدایش صفت «شرافت» (ضد دنائت) در حضرت شده که با بى نیازى در سطوح پایین تر(که آن هم درجه متناسبى از شرافت را ایجاد مىکند) تفاوت دارد.
عامل بعدى«انتخاب هدف برتر» و متعالى در مقابل ارضاى نیازهاى شخصى و فردى است که در سطوح مختلف و به تناسب ظرفیت در اشخاص وجود دارد، ولى براى حضرت زینب علیهاالسلام در بالاترین سطح مطرح است.
صفت بعدى،«مقاومت» و ایستادگى در برابر مشکلات تا درجه به ذلت کشاندن دشمن است که در قضیه کربلا، جلوه کامل آن مشاهده مىشود.
وجود هر سه عامل (بى نیازى، هدف برتر، و مقاومت در برابر مشکلات) مجموعه عوامل درون زا را تشکیل مىدهد.
ملاحظه رفتار و عمل یک شخصیت تاریخى؛ مانند حضرت زینب علیهاالسلام معرف عالى ترین درجه از«بى نیازى»، یا به عبارتى، خود صفت «بى نیازى» است. «استقامت» آن بزرگوار در برابر مرارتها هم تا مرحله جان است و کلیه رفتار و کردار وى حول محور برترى جویى آرمان اوست، به این جهت در عین این که شدید ترین مقاومت و برخورد را در موضع گیرى با دشمن دارد، در همان وضعیت، در برابر درخواست یک کودک چنان با عطوفت و رحمت رفتار مىنماید که در طول تاریخ نظیر آن دیده نمىشود.
وجود این عوامل در عالى ترین سطح، بیانگر حرکت حضرت زینب علیهاالسلام در جریان عاشورا است و چارچوب یک مدل شناخت رفتارى را براى سایر زنان نمونه شکل مىدهد.
عوامل برون زا
شناخت سه شاخصه درونى از میان صفات رفتارى براى هر موضوع و تعیین سطح آن صفت در شخص، هنوز براى معرفى یک مدل کافى نیست، بلکه شرایط جامعه و تعامل آن با عوامل درونى، مىتواند مدل شناخت را کامل تر نماید:
- شرایط سیاسى جامعه.
- شرایط فرهنگى جامعه.
- شرایط اقتصادى جامعه.
در این صورت با ملاحظه رابطه متغیرهاى درونى و بیرونى، فعالیتهاى محورى حضرت زینب علیهاالسلام هر چه بیشتر قابل تحلیل مىگردد.
شرایط حضرت از نظر سیاسى، درگیرى با حکومت بنى امیه بوده و از نظر فرهنگى، پیدایش نژاد گرایى و به لحاظ اقتصادى، حاکمیت مطلق نژاد گرایى است که به مراتب ظالمانه تر از استبداد مطلق است. لذا حضرت با وضعیتى مواجه شدهاند که نه تنها شرافت در هیچ مرتبهاى از آن وجود ندارد، بلکه دنائت هم در جامعه با پذیرش عمومى مواجه شده و به عبارتى ظلم و جور(ستم و پذیرش ستم) با هم توام شده است که بدترین وضعیت براى شرایط اجتماعى است.
محور ارتباط و موضع گیرى حضرت زینب علیهاالسلام
حضرت زینب در چنین شرایط اجتماعى، با حوزههاى مختلفى ارتباط دارد، که در این میان عمدتا سه دسته ارتباط را مىتوان نام برد:
- ارتباط با جامعهى اسرا.
- ارتباط با جامعهى عمومى.
- ارتباط با نظام حاکم.
در بخش اول، یعنى ارتباط با اسرا در قضیه عاشورا حضرت زینب علیهاالسلام در کمال امنیت سیاسى برخورد کرده و«ایثار» و از خود گذشتگى را در بالاترین مرتبه خود، نشان مىدهد. به عنوان مثال وقتى کودکان اسیر مورد ضرب و شتم قرار مىگیرند، حضرت خود را سپر بچهها کرده و شاید چندین بار، هر روز در مقابل کسانى که اقدام به اهانت، یا بد رفتارى با کودکان اهل بیت علیهم السلام مىکردند ایستادگى نموده و از موضع قدرت (نه موضع نرمش و خضوع) با آنان مقابله مىکرد.
در برقرارى ارتباط با عموم، حضرت زینب علیهاالسلام مرتبا تداوم ولایت؛ یعنى وجود مبارک حضرت سجاد علیه السلام را یادآورى مىنمود و اصول ارزشى را به مردم گوشزد مىکرد.
در مقابل نظام حاکم، حضرت به شکلهاى مختلف، حضور تاریخى خود در تاریخ را اعلام مىدارند. تذکر مکرر این مطلب که «هر کارى بکنید نمىتوانید یاد ما را از بین ببرید» دلیل بر تداوم تاریخى این حضور است. پس از ایجاد زمینه تحریک در مردم، برخورد حضرت در مقابل نظام حاکم، ایستادن در مقابل قدرت حاکم، آن هم از موضع برتر و تحقیر قدرت استکبارى آن مىباشد.
در نتیجه مىتوان ملاحظه کرد که برخورد حضرت با مردم، با قدرت حاکم و با اسرا به گونهاى بوده است که حاصل آن کشیده شدن ملت به قیام مىباشد. اگر چه حضرت سید الشهدا علیه السلام پرچم دار و رهبر قیام نظامى است، اما رهبرى قیام سیاسى با حضرت زینب علیهاالسلاماست.
در کل متغیرهاى درونى و بیرونى و موضع گیرى که ذکر شد، جهت حاکم بر رفتار و حالات حضرت زینب علیها السلام نشان اعلام برترى تاریخى حضرت سیدالشهدا علیه السلام مى باشد. در بخش فرهنگى به حاکمى که مىخواهد استبداد مطلق ایجاد کند، اثبات مىکند که دچار تشتت و ناهنجارى فرهنگى است و اعلام مىنماید که یزید همان دعوت شده به دست پدر و برادر وى است و اسلام را از آنان گرفته و نهایتا با مقابله با یزید مردم را به قضاوت مىکشاند.
با شاخص قرار دادن عالى ترین سطوح این صفات که در حضرت زینب علیهاالسلام به عنوان الگو براى جامعه زنان مشاهده مىشود، مىتوان کلیات مدل شناسایى براى ارزیابى وضع موجود زنان و سیر به طرف مطلوب را به دست آورد. بر آن مبنا شاخصه زن مطلوب با ابعاد گسترده تر و در سطوح متفاوت رفتارى در جامعه براى زنان به دست مىآید. هر یک از شاخصهاى به دست آمده در سطح کامل و متعالى آن، در حضرت زینب علیهاالسلام جلوه گر مىشود، ولى سطوح نازل تر بروز آن صفات هم جهت و هم هدف با حضرت، در سایر اقشار، انگیزه مطالعه و بررسى و تکمیل مدل مىشود تا بر آن اساس با لحاظ نمودن شرایط بیرونى، خصوصیات درونى افراد، و گروههاى زنان و سطوح نیاز آنان، الگوهاى مناسب را شناسایى کرد و تخصیص داد.
نتیجه
آن چه مهم است و باید در الگوسازى رعایت گردد انسجام، هماهنگى و ارتباط بین متغیرها با خصوصیات فردى (روحى، ذهنى، رفتارى) است. به علاوه شرایط اجتماعى اگر چه نباید «اصل» قرار گیرد، ولى به نسبتى که در صفات فردى اثر مىگذارد و مانع جریان بعضى رفتارها یا بالعکس عامل جریان رفتارهاى متفاوتى در جامعه مىشود، باید در تنظیم برنامه مورد نظر قرار گیرد.
شخصیتهاى تاریخى اسلام و در راس آنها ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زینب علیهاالسلام تنها به انجام مناسک فردى قانع نبودند و حتى«اقامه» مناسک براى آنها هدف غایى نبود، بلکه «اشاعه» دین و گسترش و توسعه اسلام و کلمه توحید، بالاترین هدف و آرمان براى آنان بود. توجه به این نکته و چگونگى موضع گیرى زنان در سطح «اشاعه» به پیروى از جریان عاشورا و حضرت زینب علیهاالسلام به جاى موضع گیرى فردى و در سطح خرد باید محور برنامه الگوسازى قرار گیرد.