سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رحمت خدا، حاملان قرآن را فرا گرفته استو آنان به نور خداوند ـ عزّوجلّ ـ پوشیده شده اند. ای حاملان قرآن ! با بزرگداشتِ کتابش با خدا دوستی کنید، تا شما را بیشتردوست بدارد و شما را محبوب خلقش گرداند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----308868---
بازدید امروز: ----3-----
بازدید دیروز: ----17-----
یاسی - زینب کبری س
 
 
  • درباره من
  • لوگوی وبلاگ
    یاسی - زینب کبری س

  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
  • آوای آشنا
  • تصاویر ویژه وفات حضرت زینب سلام الله علیه
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:50 عصر

    تصاویر ویژه وفات حضرت زینب سلام الله علیه

    تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 
     تصاویر ویژه رحلت حضرت زینب س 


        نظرات دیگران ( )

  • اسکرین سرور ویژه وفات حضرت زینب سلام الله علیه
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:49 عصر

    اسکرین سرور ویژه وفات حضرت زینب سلام الله علیه

     
      


        نظرات دیگران ( )

  • بانوی ادب و شجاعت
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:48 عصر

    بانوی ادب و شجاعت

    زینب

    اگر نهایتِ زن بودن و اوج مقام زن، نیل به مرتبه‌ی مردانگی بود، می‌گفتیم زینب -سلام الله علیها- اوج مردانگی است، اما چنین نیست، آسمان پرواز این دو، متفاوت است. تضاد نیست؛ رقابت نیست؛ تفاوت است.

    چنین نیست که عالم زن، عالمی باشد پایین‌تر از عالم مرد و اوجش تازه ابتدای مردانگی باشد.

    عالم زنان نیز چون عالم مردان، آسمانی دارد، خورشیدی دارد، ماهی و ستارگانی.

    خورسید این آسمان، بی تردید زهرا است -سلام الله علیها-.

    و ماه این آسمان، زینب سلام الله است که پس از به قتلگاه افتادن خورشید، در آسمان تیره جهان درخشید تا مسیر، بی جهت؛ و طریق، تاریک و راه بی رهرو نماند.

    بیان شخصیت او دفتری می طلبد به وسعت گیتی و مُرکّبی به میزان دریا، اما اینجا تنها یک ادب از آداب کربلای او مورد اشارت است.

    زینب در عاشورا مادر همه‌ی جوانان است و تیمارگر تمامی مجروحان و غمخوار همه‌ی کشتگان.

    مادری اوج مقام زنانگی است و زینب صدر نشین مرتبه‌ی مادری است.

    زینب -سلام الله علیها- دو فرزند داشته به نام «عون» و‌ «محمد» که هر دو را به میدان کربلا آورده است این اگرچه ایثار تمامی دارایی زینب است اما همه‌ی مسأله‌ این نیست.

    زینب در عاشورا مادر همه‌ی جوانان است و تیمارگر تمامی مجروحان و غمخوار همه‌ی کشتگان.

    وقتی علی اکبر -علیه السلام- از اسب به زمین می‌غلتد، این زینب است که جامه می‌درد و روی می‌خراشد و با فریاد « مادر! مادر!» خود را بر جنازه‌ی او می‌افکند و اشک مادرانه می‌افشاند.

    وقتی سر و روی قاسم دلاور –فرزند امام حسن- با خاک آشنا می‌شود، اولین سایه‌ی مهر که بر بالای خویش گسترده می‌بیند، مهربانی زینب -سلام الله علیها- است با نوای آرام‌بخش مادرم! عزیزم! فرزندم!.

    و اولین زلال کوثری که با گونه‌ی خویش می‌چشد، اشک حیات آفرین زینب است، با ترانه و ترنم پسرم! نازنینم! پاره‌ی جگرم!.

    نوجوان و کودکی که در خاک عاشورا به خون می‌غلتد زینب را مادرانه بالای سر خویش می‌بیند و آخرین ره‌توشه‌ی مهر را برای سفر، از او می‌ستاند.

    زینب

    اکنون دو جوان، دو سرو، دو صنوبر، دو ماهی، برخاک می‌تپد. اما حضور هیچ دست مادرانه‌ای را حس نمی‌کنند که از این سو به آن سویشان کند؛ غبار از چشمانشان بسترد و خون از چهرهایشان کنار بزند.

    شگفتا! زینبِ حاضر، زینبِ ناظر، زینبِ مادر کجاست؟‌ مگر ندیده است فرو افتادن این دو نخل را؟ چرا مادری نمی‌کند؟ چرا رخ نمی‌نماید؟ چرا چهره نشان نمی‌دهد؟

    مگر کیستند این دو جوان؟ مگر صحابی نیستند؟ مگر هاشمی نیستند؟ پس کجایی زینب؟!

    - این هر دو جوانِ منند؛ عون و محمداند؛ دو هدیه‌ی ناقابلند به پیشگاه برادر به درگاه امام، امام برادر، آدم هدیه را که به رخ نمی‌کشد؛ به دنبال قربانی ناقابلش که ضجه و مویه نمی‌کند؛ من مادر همه هستم.

    شرط ادب نیست به دنبال این دو پیشکش کوچک، دل برادر را سوزاندن و اندوه او را برانگیختن، نه شرط ادب نیست حضور یافتن و از حال و روز قربانی خود پرسیدن.

    عجبا! ادب هنوز با کلاس درس تو فاصله دارد. تو عالی‌ترین مربی ادبی، و فرهنگ ادب، واژه‌هایش را زینب! از تو وام می‌گیرد.

    عالم زنان نیز چون عالم مردان، آسمانی دارد، خورشیدی دارد، ماهی و ستارگانی.

    خورسید این آسمان، بی تردید زهرا است -سلام الله علیها-.

    و ماه این آسمان، زینب سلام الله است که پس از به قتلگاه افتادن خورشید، در آسمان تیره جهان درخشید تا مسیر، بی جهت؛ و طریق، تاریک و راه بی رهرو نماند.

    تو نیامدی اما ببین! از شکاف این خیمه‌ها نگاه کن! این غبار اسب حسین -علیه السلام- است که بی‌تاب به سوی این دو جنازه پیش می‌تازد. این شاهین که بی‌قرار از آسمان اسب فرو می‌آید و دو بالش را بستر این دو سرو می‌کند حسین -علیه السلام- است.

    ببین هدیه‌هایت را چگونه در آغوش می‌فشرد؛ ببین! چگونه با اشکهایش غبار از چهره‌ی جوانانت می‌شوید.

    این ترنم لطیف و پدرانه‌ی حسین -علیه السلام- را حتماً در گوش جوانانت می‌شنوی که:

    « پسرم! عزیزم! دردانه‌ام! پاره‌ی جگرم!»


        نظرات دیگران ( )

  • القاب حضرت زینب کبری سلام الله علیها
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:48 عصر

    القاب حضرت زینب کبری سلام الله علیها

    زینب

    عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ : داناى نیاموخته

    فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ : فهمیده بى آموزگار

    کَعبةُ الرَزایا : قبله رنجها.

    نائبةُ الزهراء : جانشین حضرت زهرا سلام الله علیها

    نائبةُ الحسین : جانشین حضرت حسین علیه السلام

    مَلیکةُ الدنیا : شهبانوى گیتى .

    عَقیلةُ النِساء : خردمند بانوان .

    عَدیلةُ الخامس مِن اهل الکِساء : همتاى پنجمین نفر از اهل کساء.

    شریکة الشهید : انباز شهید.

    کَفیلة السجاد : سرپرست حضرت سجاد.

    ناموسُ رَواقِ العَظمةِ : ناموس حریم عظمت و کبریایى .

    سیدة العَقائِل : بانوى بانوان خردمند.

    سِرُّ اَبیها : راز پدرش على علیه السلام

    سُلالةُ الوِلایة : فشرده و خلاصه و چکیده ولایت .

    زینب

    وَلیدةُ الفَصاحة : زاده شیوا سخنى .

    شَقیقةُ الحَسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن علیه السلام.

    عَقیلةُ خِدر الرسالة : خردمند پرده نشینان رسالت .

    رَضیعة ثَدىِ الولایة : کسى که از پستان ولایت شیر خورده .

    بلیغة : سخنور رسا.

    فصیحة : سخنور

    صدیقة الصغرى : راستگوى کوچک (در مقابل صدیقه کبرى سلام الله علیها)

    المُوثَّقة : بانوى مورد اطمینان .

    عقیلة الطالبین : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)

    الفاضلة : بانوى با فضیلت .

    الکاملة : بانوى تام و کامل .

    عابدة آل على : پارساى خاندان على علیهم السلام

    عقلیة الوحى : بانوى خردمند وحى

    شمسةُ قَلادَةِ الجَلالةِ : خورشید منظومه بزرگوارى و شکوه .

    نَجمةُ سَماءِ النَبالَة : ستاره آسمان شرف و کرامت .

    زینب

    المعصومة الصغرى : پاک و مطهره کوچک .

    قرینة النَوائِب : همدم و همراه ناگوارى ها.

    محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول صلی الله علیه و آله.

    قرة عین المرتضى : نور چشم حضرت على علیه السلام.

    صابرة محتسبة : پایدارى کننده به حساب خداوند براى خداوند.

    عقیلة النبوة : بانوى خردمند پیامبرى .

    رَبَةُ خِدرِ القُدس : پرورنده پرده نشینان پاکى و تقدیس .

    قبلة البَرایا : کعبه آفریده شدگان .

    رَضیعَة الوحى : کسى که از پستان وحى شیر مکیده است .

    بابُ حِطَةِ الخَطایا : دروازه آمرزش گناهان .

    حَفَرَةُ علىٍ و فاطمةٍ : مرکز جمع آورى دوستى و محبت على (علیه السلام ) و فاطمه (سلام الله علیها)

    رَبیعَةُ الفضل : پیش زاده فضیلت و برترى .

    بطلة کربلاء : قهرمان کربلا.

    عظیمةٌ بلواها : بانویى که امتحانش بس بزرگ بود.

    عقلیة القریش : بانوى خردمند از قریش .

    زینب

    الباکیة : بانوى گریان .

    سلیلة الزهراء : چکیده و خلاصه حضرت زهرا سلام الله علیها.

    امنیة الله : امانت دار الهى .

    آیةٌ مِن آیات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.

    مظلومةٌ وحیدة : ستمدیده بى کس.


        نظرات دیگران ( )

  • وارث اشک و غم و آه على !
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:48 عصر

    وارث اشک و غم و آه على !

    زینب

    چاک شده سینه گل از غمت   
    اى همه شب ناله گل همدمت
    سینه به سینه غم تو راز شد   
    شاهد شب هاى پر آواز شد
    گوهر دریاى عفافى شما
    در حیایى و عزیز خدا
    آن که دلش با تو هم آوا شده   
    موج شکن در دل دریا شده
    با تو حدیث غم یاران شنید  
    نغمه پر درد بهاران شنید
    و ارث اشک و غم و آه على!  
    دفتر صبرى و نگاه على

    با تو شده کاخ ستم واژگون   

    گشته به دریاى عدم رهنمون
    در حیا را چو تو خود مظهرى
    آینه دار ره هر باورى
    با تو زمین فخر فروشد به صبر   
    دست بشوید ز تمناى ابر

    غیرت آن دست بریده تویى    

    ناله آن زخم چکیده تویى

    گرچه برادر به فراتش رسید   

    آب بدید و لب خود را ندید

    تشنه اگر وارد پیکار شد   

    سیر به دست شه کرار شد

    کرب و بلا بود و عطش در خروش   

    ناله گل بود و غرورى خموش

    طفل عطش سینه خون را مکید  

    کرب و بلا در شطى از خون دمید


        نظرات دیگران ( )

  • سه بار بگو "یا زینب" و شفا بگیر
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:47 عصر

    سه بار بگو "یا زینب" و شفا بگیر

    زینب

         عالم بزرگ و مترجم زبر دست نهج البلاغه، مرحوم فیض الاسلام مى فرماید:

    روزی به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودى نبخشید. براى استشفاء به اتفاق خانواده‌ام به کربلاى معلى مشرف شدیم . در آن جا هم سخت مبتلا گشتم . روزى دوستى از زائرین در نجف اشرف ، من و گروهى را به منزلش دعوت نموده ، با اینکه رنجور بودم ، رفتم . در بین گفت و گوهاى گوناگون ، یکى از علماء که در آن مجلس حضور داشت ، فرمود: «پدرم مى گفت : هر گاه حاجت و خواسته‌ای دارى ، خداى تعالى را سه بار به نام عُلیا حضرت، زینب کبرى (س ) بخوان، بى شک، خداى عز و جل خواسته‌ات را روا مى سازد».

    از این رو من چنین کرده ، شفا و بهبودى بیمارى خود را از خداى تعالى خواستم ، و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم که اگر از این بیمارى بهبودى یافت، کتابی در احوال سیده معظمه بنویسم تا همگان از آن بهره‌مند گردند.

    پس از زمان کوتاهى شفا یافتم . اما از بسیارى کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب و ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم به نذر خویش وفا ننمودم ، تا اینکه روزی یکى از دخترانم مرا آگاه ساخت که به نذرم وفا ننموده ، من هم از خداى عز اسمه توفیق و کمک خواسته ، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را کتاب "ترجمه خاتون دو سرا" سیدتنا المعصومة ، زینب الکبرى - ارواحنا لتراب اقدامهاالفداه – نامیدم.


        نظرات دیگران ( )

  • شفاى درد چشم
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:47 عصر

    شفاى درد چشم

    زینب کبری

    علامه حاج میرزا حسین نورى ، صاحب کتاب مستدرک، از سید محمد باقر سلطان آبادى ، که از بزرگان و شخصیتهاى با کمال بود، نقل مى کند که گفت :

    من در بروجرد به بیمارى شدید درد چشم مبتلا شدم ، چشم راستم ورم کرد و به طورى ورم بزرگ شد که سیاهى چشمم پیدا نبود، و از شدت درد، خواب و آرامش نداشتم ، نزد همه پزشکان رفتم ، و مداواى آنها بى نتیجه ماند، و آنها از درمان آن ، اظهار ناتوانى کردند.

    بعضى مى‌گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشى ، و بعضى مى‌گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است .

    بسیار محزون و غمگین بودم ، تا اینکه یکى از دوستان به من گفت: بهتر است که به زیارت قبر منور ابا عبدالله الحسین (ع) بروى، و از آن حضرت شفا بگیرى ، من عازم هستم ، بیا با من با هم به کربلا برویم .

    گفتم با این حال چگونه سفر کنم ، مگر طبیب اجازه بدهد. به طبیب مراجعه کردم ، گفت: براى تو سفر روا نیست ، اگر مسافرت کنى ، به منزل دوم نمى رسى ، مگر اینکه به طور کلى نابینا مى شوى .

    به خانه بازگشتم ، یکى از دوستانم به عیادت آمده ، و گفت : بیمارى چشم تو را جز خاک کربلا و تربت شهدا شفا نبخشد، در ضمن شرح حالش را گفت که نه سال قبل مبتلا به تپش قلب بود، و از درمان همه پزشکان ماءیوس شد، و تنها از تربت امام حسین (ع ) شفا یافت .

    من با توکل به خدا با کاروان کربلا به سوى کربلا حرکت کردم ، در منزلگاه دوم درد چشمم شدت یافت ، بر اثر فشار درد، چشم چپم نیز درد گرفت ، همسفران مرا سرزنش کردند که سفر براى تو خوب نیست ، بهتر است مراجعت کنى . همچنان در ناراحتى و حیرت به سر مى بردم هنگام سحر درد چشمم آرام گرفت و اندکى خوابیدم . در عالم خواب حضرت زینب (س) را دیدم به محضرش رفتم و گوشه مقنعه او را گرفتم و بر چشمم مالیدم ، سپس از خواب بیدار شدم ، از آن پس هیچ گونه درد و رنجى در چشمم احساس نکردم ، و چشم راستم همچون چشم چپم خوب شد. ماجرا را به همراهان و دوستان گفتم ، آنها چشمان مرا نگاه کردند، دیدند هیچ فرقى بین دو چشم من نیست ، و هیچ اثرى از ورم و زخم دیده نمى شود. این کرامت حضرت زینب (س ) را براى همه نقل نمودم .


        نظرات دیگران ( )

  • قصه زنى که نذر کرده بود
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:47 عصر

    قصه زنى که نذر کرده بود

    زینب

    در دوران اسارت خاندان امام حسین علیه السلام، یک روز زنى طبقى از طعام آورد و نزد حضرت زینب کبری گذارد.

    آن حضرت فرمود: این چه طعامى است؟ مگر نمى دانى که صدقه بر ما حرام است ؟

    عرض کرد: اى زن اسیر، به خدا قسم صدقه نیست ، بلکه نذرى است که بر من لازم است و براى هر غریب و اسیر مى‌برم .

    حضرت زینب (س) فرمود: این عهد و نذر چیست؟

    عرض کرد: من در ایام کودکى در مدینه رسول خدا (ص) بودم و در آنجا به مرضى دچار شدم که اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. چون پدر و مادرم از دوستان اهل بیت بودند براى استشفا، مرا به خانه‌ی امیرالمؤمنین (ع) بردند و از بتول عذرا، فاطمه زهرا(س) طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسین (ع) نمودار شد. امیرالمؤ منین (ع) فرمود: اى فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفاى این دختر را بخواه ! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از برکت مولایم حسین (ع) تاکنون مرضى در خود نیافتم . پس از آن ، گردش لیل و نهار مرا به این دیار افکند و از ملاقات موالیان خود محروم ساخت . لذا بر خود لازم کردم و نذر نمودم که هر گاه اسیر و غریبى را ببینم ، چندان که مرا ممکن مى‌شود براى سلامتى آقایم حسین (ع) به آنها احسان کنم ، باشد که یک مرتبه دیگر به زیارت ایشان نایل بشوم و جمال ایشان را زیارت‌کنم .

    امیرالمؤ منین (ع) فرمود: اى فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفاى این دختر را بخواه ! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از برکت مولایم حسین (ع) تاکنون مرضى در خود نیافتم

    آن زن چون سخن را بدین جا رسانید، زینب (س) صیحه از دل بر کشید و فرمود: یا امة الله ، همین قدر بدان که نذرت تمام و کارت به انجام رسید و از حالت انتظار بیرون آمدى . همانا من زینب دختر امیرالمؤمنینم و این اسیران ، اهل بیت رسول خداوند مبین هستند و این هم سر حسین (ع) است که بر در خانه یزید منصوب است.

    آن زن صالحه از شنیدن این کلام جانسوز، فریاد ناله بر آورد و مدتى از خود بیخود شد. چون به هوش آمد خود را بر روى دست و پاى ایشان انداخت و همى بوسید و خروشید و ناله‌ی وا سیداه ، وا اماماه و وا غریباه به گنبد دوار رسانید و چنان شور و آشوب بر آورد که گفتى واقعه کربلا نمودار شده است . سپس در بقیه عمر خود از ناله و گریه بر حضرت سیدالشهداء (ع) ساکت نشد تا به جوار حق پیوست.


        نظرات دیگران ( )

  • خادمی که هیچگاه صدای اربابش را نشنید
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:47 عصر

    خادمی که هیچگاه صدای اربابش را نشنید

    زینب

    یحیى مازنى روایت کرده است:

    مدتها در مدینه در خدمت حضرت على علیه السلام به سر بردم و خانه‌ام نزدیک خانه زینب سلام الله علیها، دختر امیر المؤمنین بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید. به هنگامى که مى‌خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلوات الله علیه برود، شبانه از خانه بیرون مى‌رفت ، در حالى که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه مى‌رفتند. 

    هنگامى که به قبر شریف رسول خدا نزدیک مى‌شد، حضرت على جلو مى‌رفت و نور چراغ را کم مى‌کرد. یک بار امام حسن از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤال کرد، حضرت فرمود: مى‌ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند.


        نظرات دیگران ( )

  • گریه امام زمان بر اسیرى زینب(س)
    نویسنده: یاسی پنج شنبه 87/4/27 ساعت 2:46 عصر

    گریه امام زمان بر اسیرى زینب(س)

    زینب (س)

    حاج ملا سلطانعلى، که از جمله عابدان و زاهدان بود، مى گوید:

    در خواب به محضر مبارک امام زمان (ع) مشرف شدم ، عرض کردم : مولاى من ! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که فَلَاندبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبکِیَّنَ عَینُک بَدَلَ الدُموعِ دَماً صحیح است؟

    فرمود: آرى!

    گفتم: آن مصیبتى که در سوگ آن، به جاى اشک خون گریه مى‌کنید، کدام است؟ آن مصیبت على اکبر است؟

    فرمود: نه! اگر على اکبر زنده بود، او هم در این مصیبت، خون گریه مى‌کرد!

    گفتم : آیا مقصود مصیبت حضرت عباس (ع) است؟

    فرمود: نه! بلکه اگر حضرت عباس هم در قید حیات بود، او نیز در این مصیبت خون گریه مى‌کرد!

    عرض کردم: آیا مصیبت حضرت سیدالشهداء (ع) است؟

    فرمود: نه! اگر حضرت سید الشهداء (ع) هم بود، در این مصیبت خون گریه مى‌کرد!

    پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟

                                      فرمود:

                                                  مصیبت اسیری عمه‌ام زینب (س) است.


        نظرات دیگران ( )

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • دلنوشته های یک مستبصر
    کلیپ بسیار زیبایی از خواب مختار راجب به امام حسن
    ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با بیش از ??? عنوان م
    السلام علیک یا ام المصائب یا زینب کبری سلام الله علیها
    ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی با بیش از 100 مطلب
    مجموعه مداحی ویژه محرم 88با بیش از 15000لینک مداحی از
    دانلود روضه ونوحه ودعا ویژه شهادت حضرت علی علیه السلام
    ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام وشب های قدر
    ویژه نامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام با بیش از ??? عنوان م
    مجموعه کاملی از مناجات سخنرانی ادعیه و نرم افزار موبایل ویژه ماه
    [عناوین آرشیوشده]